عشق رویایی من
نوشته شده توسط : ستایش

عاشق شده بودم به همین راحتی  با عشق آشنا شده بودم

مهربانی بدون منت و وفای باور نکردنی او مرا به فکر

فرو می برد چقد دوست داشتنی بود وقتی با سخاوت به من

لبخند می زد وقتی برایم می خواند صدایش را دوست داشتم

به من آرامش عجیبی می داد هر وقت می دیدمش  می گفتم

برایم می خوانی و او با سخاوت برایم می خواند صدایش

آرامش غریبی به من می داد وقتی برایم می خواند  عشق او

مرا از خود بی خود می کرد گاه به چشمهایم نگاه می کرد و

می گفت چشمهای تو توان ادامه به من نمی دهد و من می

خندیدم و می گفتم چشمهایم را می بندم تو برایم باز بخوان

و تو می خواندی و من از این که تو را داشتم احساس خوبی

داشتم چقدر خوشبخت بودم که تو را داشتم تو عشق رویایی

من شده بودی





:: بازدید از این مطلب : 1188
|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 31 فروردين 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
عبدالوحید در تاریخ : 1389/12/4/3 - - گفته است :
]چیزای قشنگی نوشتی


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: